دارالقرآن قمر بنی هاشم(ع) تبریز

وبلاگ اختصاصی دارالقرآن قمر بنی هاشم(ع)تبریز - خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

دارالقرآن قمر بنی هاشم(ع) تبریز

وبلاگ اختصاصی دارالقرآن قمر بنی هاشم(ع)تبریز - خیابان استاد محمد تقی جعفری (ره)

توحید در قرآن-2

و صفات سه‏گانه‏ای که در این سوره نفی شده، یعنی متولد شدن چیزی از خدا، و تولد خدای تعالی از چیز دیگر، و داشتن کفو، هر چند ممکن است نفی آنها را متفرع بر صفت احدیت خدای تعالی کرد، و به وجهی گفت فرض احدیت خدای تعالی کافی است در اینکه او هیچ یک از این سه صفت را نداشته باشد، و لیکن این معنا زودتر به نظر می‏رسد که متفرع بر صمدیت خدا باشند.
اما اینکه متولد نشدن چیزی از خدا فرع صمدیت او است، بیانش این است که ولادت که خود نوعی تجزی و قسمت پذیری است به هر معنایی که تفسیر شود، بدون ترکیب تصور ندارد، کسی که می‏زاید و چیزی از او جدا می‏شود باید خودش دارای اجزایی باشد، و چیزی که جزء دارد محتاج به جزء خویش است، چون بدیهی است موجود مرکب از چند چیز وقتی آن موجود است که آن چند جزء را داشته باشد، و خدای سبحان صمد است هر محتاجی در حاجتش به او منتهی می‏گردد، و چنین کسی احتیاج در او تصور ندارد.
و اما اینکه زاییده نشدنش از چیزی فرع صمدیت او است بیانش این است که تولد چیزی از چیز دیگر فرض ندارد مگر با احتیاج متولد به موجودی که از او متولد شود، و خدای تعالی صمد است، و کسی که صمد باشد احتیاج در او تصور ندارد.
و اما اینکه کفو نداشتنش متفرع بر صمدیت او است، بیانش این است که کفو چه اینکه کفو در ذات خدای تعالی فرض شود و چه کفو در فعل او، وقتی تصور دارد که کفو فرضی در عملی که در آن عمل کفو شده مستقل در ذات خود و بی‏نیاز از خدای تعالی باشد، و گفتیم که خدای تعالی صمد است و صمد علی الاطلاق هم هست، یعنی همان کفو فرضی در آن عمل که کفو فرض شده محتاج او است و بی‏نیاز از او نیست، پس کفو هم نیست.
بنابر این روشن شد که نفی در دو آیه، متفرع بر صمدیت خدای تعالی است، و مال صمدیت خدای تعالی و فروعات آن به اثبات یگانگی خدا در ذات و صفات و افعال او است، به این معنا که خدای تعالی در ذاتش واحد است و چیزی شبیه به او نیست، نه در ذاتش و نه در صفات و افعالش، پس ذات خدای تعالی به ذات خود او و برای ذات خود او است، بدون اینکه مستند بغیر خودش باشد و بدون اینکه محتاج بغیر باشد، به خلاف غیر خدای تعالی که در ذات و صفات و افعال خود محتاج خدای تعالایند، و او است که به مقتضا و لیاقت ساحت کبریایی و عظمتش موجودی را با صفات و افعال معین خلق می‏کند، پس حاصل مفاد سوره این است که، خدای تعالی را به صفت احدیت و واحدیت توصیف می‏کند.
و از جمله سخنانی که در باره این آیه گفته شده، این است که مراد از کفو، همسر است، چون همسر هر کسی کفو او است.
و بنا به این گفتار آیه شریفه همان را افاده می‏کند که آیه تعالی جد ربنا ما اتخذ صاحبة افاده می‏کند.
و لیکن این حرف صحیح نیست.
بحث روایتی
در کافی به سند خود از محمد بن مسلم از امام صادق - علیه‏السلام‏ - روایت کرده که فرمود: یهودیان از رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - پرسیدند: مشخصات و حسب و نسب پروردگارت را برای ما بیان کن.
آن جناب تا سه روز پاسخ نداد، تا آنکه سوره قل هو الله احد نازل شد.
و در کتاب احتجاج از امام عسکری - علیه‏السلام‏ - روایت آورده که فرمود: سؤال کننده عبد الله بن صوریای یهودی بوده، و در بعضی روایات اهل سنت آمده که سائل عبد الله بن سلام بوده، و این سؤال را در مکه کرد، و بعد از شنیدن پاسخ ایمان آورد، ولی ایمان خود را پنهان می‏داشت، و در بعضی دیگر آمده جمعیتی از یهود بودند که این سؤال را از آن جناب کردند، و در روایات بسیاری از طرق اهل سنت آمده که اصلا سؤال از ناحیه یهودیان نبوده، بلکه از ناحیه مشرکین مکه بوده، و به هر حال هر چه بوده مراد از حسب و نسب، صفات و مشخصات خدای تعالی است.
و در کتاب معانی به سند خود از اصبغ بن نباته از علی - علیه‏السلام‏ - روایت آورده که در ضمن حدیثی فرمود: نسبت خدای عز و جل همان سوره: قل هو الله... است و در کتاب علل به سند خود از امام صادق - علیه‏السلام‏ - روایت کرده که در حدیث معراج فرمود: خدای تعالی به آن جناب - یعنی به رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - - فرمود: قل هو الله احد، را همانطور که نازل شده بخوان، که این سوره نسبت و معرف من است.
و نیز به سند خود از موسی بن جعفر روایتی در معنای این روایت آورده.
و در الدر المنثور است که ابو عبید در کتاب فضائل خود از ابن عباس از رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - روایت کرده که فرمود: سوره قل هو الله احد ثلث قرآن است.
روایات از طرق اهل سنت در این معنا بسیار زیاد است، و آن را از عده‏ای از صحابه از قبیل ابن عباس (که روایتش گذشت)، و ابی الدرداء، ابن عمر، جابر، ابن مسعود، ابی سعید خدری، معاذ بن انس، ابی ایوب، ابی امامه، و غیر نامبردگان از رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - روایت کرده‏اند، و نیز در عده‏ای از روایات وارده از امامان اهل بیت - علیهم‏السلام‏ - آمده، و مفسرین در توجیه آن وجوهی مختلف ذکر کرده‏اند، که معتدل‏ترین آن این است که تمامی معارف قرآنی به سه اصل بر می‏گردد، توحید و نبوت و معاد، و سوره مورد بحث از این سه اصل یک اصل را متعرض شده، از اول تا به آخرش در باره آن سخن گفته، و آن اصل توحید است.
و در کتاب توحید از امیر المؤمنین - علیه‏السلام‏ - روایت آورده که فرمود در عالم رؤیا خضر - علیه‏السلام‏ - را دیدم، و این رؤیا یک شب قبل از جنگ بدر بود، به آن جناب گفتم: از آنچه داری چیزی به من تعلیم بده که بر دشمنان پیروز شوم.
خضر گفت: بگو: یا هو یا من لا هو الا هو، همینکه صبح شد، رؤیای خود را برای رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - بازگو کردم، به من فرمود: ای علی اسم اعظم را یاد گرفتی، و این کلام در جنگ بدر همچنان بر زبانم بود.
و نیز در آن کتاب آمده که امیر المؤمنین علی - علیه‏السلام‏ - سوره قل هو الله احد را خواند، و وقتی فارغ شد گفت: یا هو یا من لا هو إلا هو اغفر لی و انصرنی علی القوم الکافرین - ای کسی که نیست او مگر او، مرا بیامرز و مرا بر قوم کافر یاری فرما. و در نهج البلاغه در باره خدای تعالی آمده: الاحد لا بتاویل عدد - احد است، اما نه به تاویل عدد.
این روایت را در توحید هم از حضرت رضا - علیه‏السلام‏ - نقل کرده به این عبارت: احد لا بتاویل عدد.
و در اصول کافی به سند خود از داوود بن قاسم جعفری روایت آورده که گفت: به امام ابی جعفر دوم جواد الائمه - علیه‏السلام‏ - عرضه داشتم: کلمه صمد چه معنایی دارد، فرمود به معنای سید مصمود الیه است، یعنی بزرگی که تمام موجودات عالم در حوائج کوچک و بزرگ به او مراجعه میکنند و محتاج اویند.
مؤلف: و در تفسیر کلمه صمد معانی دیگری از ائمه اهل بیت - علیهم‏السلام‏ - روایت شده، از آن جمله امام باقر - علیه‏السلام‏ - فرمود: صمد به معنای سید و بزرگی است که سایرین او را اطاعت کنند، سیدی که مافوق او هیچ آمر و ناهی نباشد.
و از حسین بن علی (علیهماالسلام‏) روایت شده که فرموده است: صمد کسی و چیزی را گویند که جوف ندارد، و نیز به کسی گویند که نمی‏خوابد، و همچنین به کسی گفته می‏شود که لم یزل بوده و لا یزال خواهد بود.
و از امام سجاد - علیه‏السلام‏ - نقل شده که فرمود: صمد کسی است که هر گاه بخواهد چیزی را ایجاد کند تنها بگوید: باش آن چیز موجود شود.
و باز صمد به معنای کسی است که موجودات را بدون الگوی قبلی خلق کرده، آنها را اضداد و به اشکال مختلف و ازواج خلق کرده، کسی است که در یکتایی و ضد نداشتن یگانه است، و نیز در نداشتن شکل و مثل و شریک یکتا است.
و اصل در معنای صمد همان معنایی است که از ابی جعفر دوم - علیه‏السلام‏ - نقل کردیم، چون در معنای آن لغتی از مفهوم قصد گرفته شده بود، و بنا بر این، معانی دیگر و مختلفه‏ای که از سایر ائمه - علیهم‏السلام‏ - نقل شد تفسیر به لازمه معنای اصلی است، چون همه آنها از لوازم مقصود بودن خدای تعالی است، آری خدای تعالی مقصودی است که هر موجودی در هر حاجتی که دارد به سوی او رجوع دارد، و خود او دچار هیچ حاجتی نمی‏شود.
و در کتاب توحید از وهب بن وهب قرشی از امام صادق - علیه‏السلام‏ - از آبای گرامی‏اش - علیهم‏السلام‏ - روایت آورده که اهل بصره به حسین بن علی (علیهماالسلام‏) نامه‏ای نوشته، و در آن از کلمه صمد پرسیدند، حضرت در پاسخشان این نامه را به ایشان نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، مبادا در قرآن کریم خوض کنید.
و در آن جدال راه نیندازید، و بدون علم و از روی مظنه و سلیقه در باره آن چیزی مگویید، که از جدم رسول خدا - صلی ‏الله‏ علیه‏ و آله‏ - شنیدم که می‏فرمود: کسی که بدون علم در باره قرآن سخن بگوید، نشیمنگاه او پر از آتش خواهد بود، و خدای سبحان خودش کلمه صمد را تفسیر کرده، بعد از آنکه فرمود: الله احد الله الصمد، آن را با دو آیه بعد تفسیر نموده، فرمود: لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.
و نیز در آن کتاب به سند خود از ابن ابی عمیر از موسی بن جعفر - علیه‏السلام‏ - روایت آورده که فرمود: و بدانکه خدای تعالی واحد و احد، و صمد است، نه فرزنددار می‏شود تا فرزندش از او ارث ببرد، و نه خود از کسی متولد شده تا پدرش با او شریک باشد و باز در آن کتاب در خطبه دیگر از امیر المؤمنین - علیه‏السلام‏ - آمده که فرمود: خدای عز و جل کسی است که از کسی متولد نشده تا در عزت شریکی داشته باشد، و خود فرزنددار نمی‏شود تا موروثی از بین رفتنی باشد.
و در همان کتاب در ضمن خطبه‏ای از آن جناب آمده که فرمود: خدای تعالی بزرگتر از آن است که کفوی داشته باشد تا به آن کفو تشبیه شود.
در این معانی که تاکنون از روایات نقل کردیم روایات دیگری نیز هست.
علامه طباطبایی- ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی, ج20, ص 669 - 67

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد